Thursday, March 09, 2023

چگونه روز زنان در تاجیکستان به روز مادر تبدیل شد؟

19 اسفند 1399

چند سال پیش، زمانی که رئیس جمهوری تاجیکستان روز جهانی زن را به روز مادر تبدیل کرد، البته از هیچ زنی نظرش را در این باره نپرسید. خودش این کار را کرد، به عنوان یک مرد که خودش را حاکم مطلق می‌داند و مروج مردسالاری است، این اراده خودش بود، نه اراده و خواست میلیونها زن تاجیک! درواقع، این کار را پس از آن کرد که نشریه "اِس اِس اِس اِر" (نام روسی اتحاد شوروی: СССР) مقاله‌ای چاپ کرد که در آن روز جهانی زن "روز فحش و فاحشه‌ها" خوانده شده بود. حتی در این مقاله روزنامه‌نگار کلارا زتکین (Clara Zetkin) را که از نظریه‌پردازان مارکسیسم و از مدافعان شناخته‌شده حقوق زن بود، روسپی (فاحشه) خوانده بود.


یعنی با "پیشنهاد" یک نشریه، یعنی نویسنده مقاله و سردبیرش، که هردو "مردند"، یک "مرد" دیگر قلم را به دست گرفت و بر روی "روز جهانی زن" خط بطلان کشید و مُهر زد. صدها سازمان غیردولتی زنان و نهادهای به‌اصطلاح حقوق بشر در تاجیکستان که کمکهای فراوانی برای "بیداری و آگاهی زنان" دریافت می‌کنند، خاموش بودند و کوچک‌ترین انتقادی نکردند، چه رسد به اعتراض. همه تن به اراده سه مرد زن‌ستیز دادند، تا در مورد آنها و سرنوشتشان تصمیم بگیرند.

روز جهانی زن به هیچ وجه روز مادر نیست! این روزِ همسر و خواهر و دختر هم نیست! هرچند مادران و خواهران و همسران هم زن هستند. ولی این روز فقط روز جهانی زن است. ما به مادران و همسران و خواهران و دختران و دیگر پیوندانمان که از قضا زن هستند، باید فقط به خاطر زن بودنشان در این روز شادباش بگوییم، نه این که به زنها فقط به خاطر مادر و یا خواهر و یا همسر یا دختر بودنشان تبریک بگوییم. تفاوت اینجاست.

در فضای شوروی سابق زن نه صرفاً برای زن بودنش، بلکه فقط به این خاطر مورد احترام می‌تواند باشد که مادر است، یا خواهر است، یا همسر است، یا دختر است. یعنی این احترام و ارج‌‌گذاری به زن (اگر واقعاً وجود داشته باشد، که ندارد!) باز هم از اراده و خواسته‌ها و نیازهای مردان برمی‌آید، و به منافع و مصالح مردان وابسته است، نه بیانگر خواسته‌ها و نیازهای خود زنان! یعنی این مرد تصمیم‌گیرنده است که به زن می‌گوید، ببین، اگر من یک ذره به تو احترام دارم، فقط به خاطر این است که تو مادر منی، یا خواهر منی، یا همسر منی، یا دختر منی، در غیر این صورت کوچک‌ترین ارزشی برای من نداری!

معنای تبدیل روز جهانی زن به روز مادران در تاجیکستان همین است. یعنی این آقای تصمیم‌گیرنده غیرتش اجازه نمی‌دهد که روزی خاص را برای ارج‌‌گذاری به زن، گوش دادن به صدای او، پاسخ‌گویی به خواسته‌ها و نیازهای او، در جایگاهی برتر نشاندن او و غیره را تحمل کند، صرف نظر از این که چه پیوندی به خود او دارد. پیام این مرد تصمیم‌گیرنده به زنها این است که وظیفه شما فقط مادر بودن است، شما فقط برای تولید مثل آفریده شده‌اید، حق شخصیت بودن ندارید. حق هیچ کار دیگری را هم ندارید، مگر کارهایی که ما "مردان" برای شما به عنوان "کارِِ زنانه" تعیین کرده‌ایم. بنا بر این، اگر مادر شوید، مورد احترامید، اگر نه، شما پلید و کثیف هستید و سزاوار احترام و ارج‌‌گذاری نیستید.

بعضیها در این بینش تنگ‌نظرانه تا به حدی افراط می‌کنند که می‌گویند "زن به این خاطر مورد احترام است که فلان پیمبری را به دنیا آورده است!" یعنی اگر آن پیمبر را به دنیا ناورده بود، نبایست مورد احترام باشد! این تصمیم و این شیوه بینش درواقع توهین به زنان بود و هست، ولی زنان تاجیکستان نه این که به این تصمیم زن‌ستیزانه اعتراض نکردند، بلکه همه‌ساله به خرسندی و خوشنودی و با آوردن نقل قولهای پرطمطراق از رئیس جمهور یا به‌اصطلاح "پیشوای ملتشان" در جلسات و همایشهای خود او را ستایش می‌کنند.

روز جهانی زن روز ارج‌‌گذاری به زنانی است که طی تاریخی طولانی برای آزادی و رستگاری زنان، برای به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای انسانی آنها، مثلاً حق رای دادن و انتخاب و شدن به این وسیله در حکومت مشارکت داشتن، حق آزادی بیان، حق کار و تحصیل، حق حضور در اجتماع، حق انتخاب در این که مادر بشوند یا نشوند، مبارزه‌ها کرده‌اند، جان‌نثاریها کرده‌اند، جان باخته‌اند، تا ما به یک جامعه آرمانی و انسان‌محور برسیم.

در این روز در کشورهای فراتر از حوزه شوروی سابق، زنان و مردان برای احقاق حقوق زنان دست به راه‌پیمایی‌ها و گردهمایی‌های اعتراضی می‌زنند، یا کارزارهای گسترده دیگری برای گسترش آگاهی در باره حقوق و آزادیهای زنان و رفع تبعیض جنسیتی برپا می‌کنند. این روز فرصت و بهانه‌ای است برای یک بار دیگر بازگشتن به این موضوع و دیدن که چه مشکلاتی در زمینه آزادی و برابری زنان با مردان و رفع تبعیض علیه زنان وجود دارد، و وادار ساختن دولتها و جامعه‌ها به تغییر سیاستها و راهکارهایشان در این زمینه.

ولی این روز در حوزه شوروی سابق، صرفاً یک روز دیگر از روزهای عیش و نوش و سرگرمی و دلخوشی عمدتاً مردان است. بیشتر روزی است که مردان اینجا و آنجا زنان را تمجید (یا به گفته خودشان کامپلیمنت) می‌کنند و اشعاری مانند "زن اگر آتش نمی‌شد" قرائت می‌کنند، شاید هدیه‌هایی هم به زنهای همکار یا شناس یا پیوندان خود بدهند. بیشتر به روز والنتاین می‌ماند، تا به روز مبارزه و کارزارهای بیداری و آگاهی‌گستری. مشکلات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مربوط به زنان، بویژه سیاستهای زن‌ستیزانه و تبعیض‌آمیز در این روز به بوته فراموشی سپرده می‌شود.



No comments: